تسلیم براي من همیشه یک کلمه منفی بود. برایم به معناي شکست و یا کوتاهی و رها کردن بود. اما ارتباط رو به رشدم با اقیانوس به من نشان داد که درك من از کنترل کردن در واقع یک توهم است. تسلیم از یک کلمه ي نشان دهنده ي ضعف برایم به مفهوم قدرت نامحدود تبدیل شد. من نسبت به انجام وظایفم تعصب داشتم؛ ضربه زدن، هل دادن، تلاش کردن، تقلا کردن، انجام دادن و کمکم متوجه شدم که متضاد آنها نیز به یک انداز ه قدرتمند هستند؛ سکون، پذیرفتن، قبول کردن، مقاومت نکردن، بودن. توقف کردن به اندازه ادامه دادن قدرتمند بود؛ استراحت کردن به اندازه تمرین کردن قدرتمند بود؛ سکوت به اندازیکی از شناختهشدهترین چهرههای حال حاضر صنعت سرگرمی با تالیف کتاب الهامبخش دریچهای جدید به سوی زندگی خود گشوده تا نشان دهد چگونه درسهایی که در زندگی فرا گرفته وی را به سمت موفقیت، شادی درونی و ارتباط موثر سوق داده است. در این مسیر ویل یکی از شجاعانهترین سفرهایی که در دنیای موسیقی و فیلم میتوان داشت را به طور مفصل روایت میکند
کتاب ویل نوشته ویل اسمیت و مارک منسون، ترجمه کیمیا زائریزاده توسط انتشارات سیوان به چاپ رسیده است.ه صحبت کردن قدرتمند بود.
یکی از شناختهشدهترین چهرههای حال حاضر صنعت سرگرمی با تالیف کتاب الهامبخش دریچهای جدید به سوی زندگی خود گشوده تا نشان دهد چگونه درسهایی که در زندگی فرا گرفته وی را به سمت موفقیت، شادی درونی و ارتباط موثر سوق داده است. در این مسیر ویل یکی از شجاعانهترین سفرهایی که در دنیای موسیقی و فیلم میتوان داشت را به طور مفصل روایت میکند
کتاب ویل نوشته ویل اسمیت و مارک منسون، ترجمه کیمیا زائریزاده توسط انتشارات سیوان به چاپ رسیده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.